بسم الله الرحمن الرحیم
صفات یا جلالی هستند یا جمالی . در انسان جلوه جمال بیشترین و کاملترین
ظهور را دارد اگر ظهور جلال در ظاهر باشد در باطن هم جلال مسلک است و اگر
در ظاهر ظهور جمال بود ، باطن هم جمال مسلک است . بلکه از حیث عارف
همه عالم را چیزی جز وجود و حضور خدا پر نکرده است . قرآن فعل خدای سبحان
است و خداوند در آن جلوه کرده و آنرا انزال نامیده اند اصل قرآن یک حقیقت
واحد و فعل حق است . اسماء حق تعالی مادی نیستند بنابراین حسمادی هم
ندارند . خدا فعل خود را با اسم خودش آغاز کرده و این سنتی است که ماهم
افعال خودمان را با اسم خودمان آغاز کنیم . و همه افعال انسان قهراً از مجرای
نفس است . حقیقت انسان نفس انسان است و فاعل بالذات هم نفس انسان
است و فعلی از افعال الهی است . خدای سبحان وقتی بخواهد امری از امور را بیان
کند ابتدا مراتب نزولی و بعد اسمی از اسم الله را بیان می کند و بین افعال ، حق
تعالی اسماء خودش را واسطه می کند و از ما می خواهد به این وساطت احترام
بگذاریم و اسماء را واسطه بین او و آنچه بین ما است بگذاریم و ما به حسب اسمی
از اسم الله در این عالم بوجود آمدیم و اگر بخواهیم کاری از ما منصوب به حق باشد
باز باید از مجرای حق تعالی آنرا نسبت به حق بدهیم و از ما خواسته از همین مجرا
افعال خودمان را به او منسوب کنیم . بزرگان و اهل معرفت و کسانی که در آیات
تأمل دارند اینها صدر کلام و کتاب را با بسم الله زینت می دهند و بسم الله دارای
اثراتی است و اینها طلب آن اثر را میکنند .
حضرت علی علیه السلام فرموده اند : هر چیزی که در قرآن است در سوره حمد جمع
شده و همه حقایق علمی در بسم الله الرحمن الرحیم و همه آن چیزها در «ب» بسم الله
و من نقطه «ب» هستم که وسیله خواندن آن هستم . پس هر چه در قرآن هست بوسیله
من ظهور می کند . امیرالمؤمنین علی علیه السلام صورت عینی قرآن کریم است .
قرآن دفترچه راهنمای انسان است که اگر خوانده و عمل شود انسان به فساد نمی رسد .
در روایت آمده که هر کاری که کار باشد و اهمیت داشته باشد اگر با بسم الله شروع نشود
آخرش مبارک نیست و اثر و نتیجه ندارد . هیچ بلایی به مؤمن نمی رسد الا اینکه آن نتیجه
گناهی است که عمل کرده است . خداوند اگر بنده ای را دوست داشته باشد به خاطر ترک
بسم الله به بلایی مبتلا می کند .